سه‌شنبه

محکووم؟نه ه ه

گروه محکومین
با اعمال شاققه
.
محکوم به چیستی تو؟
دوست داشتن ساقه ای از جنس کیومرث؟
ریواس
این که شد جرم!جرم!
این جرم است.در دیار پیر جوانبختی
خنجر خشم خلیل را
چه خواهی کرد امما. در قلبت؟
.
می شد گفت دوستت دارم را؟
به گاهی که می سوزاند گرمای تن اش لبهای ات را
در فشار تن مررهِ گیِ مترویِ هفتِ تیر
وپرورانیدن این چیز درذهن ات که
می شد تجربه کرد آیا
شهوت زیگموند فروی ی ی یدی را
در بازوان پسرانه اش
می شد؟ نه هراسد از لمس نگاهِ کاوشگرِتو
درهزار توی تن اش
نه ه ه ه ه ه
نه ه ه ه ه ه
.
محکوم به دوست داشتن با اعمال شاققه!
بکِش سنگینی بار حلقه هایِ مارکس را اینک
وتجربه ائی بکن راابطه یِ واشرسرسیلندر را با نخود پخته
از تلویزیون سوئد
خانواده مهم است
خانواده مهم است
پراکنِشِ تخم وترِکه مهم است
تومهم نیستی
تومهم نیستی
فرزند ات.کودک نازاده ات
که درسینه داری اش
مهم نیست
تو برو... وَ بِمیر
بمیر
توبرو...ولب درلبِ
اوریانا اوفالاچی
کودک ات را
نازاده یِ مهرام ات را
سقط ُکن
.